زندگی
✨خدایا !
دلم ميخواهد ،
دفتر مشقم را باز ڪنم ، و دوباره
تمرين ڪنم ،
الفبای زندگی را …
من ؛ چيزی شبيه ِ ” زندگی ڪردن ” را
فراموش ڪرده ام …!!!
ميخواهم خط ، خطی ڪنم تمام آن
روزهايی ڪه دلم را شڪست …
دلم ميخواهد ؛
اگر معلم گفت : در دفتر نقاشيتان هر
چه ميخواهيد ، بڪشيد …
اين بار ،"تنها و تنها
نردبانی بڪشم …
به سوی تو…
فرازی از زیارت نامه حضرت خدیجه
سلام بر تو ای مادر مومنان
سلام بر تو ای همسر سرور فرستادگان
سلام بر و ای مادر فاطمه زهرا سرور بانوان هر دو جهان
سلام بر تو ای نخست بانوی مومن
سلام بر تو ای آنکه داراییش را در راه پیروزی اسلام و یاری سرور انبیا هزینه کرد و دشمنان را از او دور ساخت.
سلام بر تو ای آنکه بر او جبرئیل درود فرستاد و سلام خدای بزرگ را به او ابلاغ کرد
این فضل الهی گوارایت باد و سلام و رحمت و برکاتش بر تو باد.
پیامبر اسلام (ص) شهید شدند یا وفات کردند؟
مجموع روایات کتب شیعه و اهل سنت، میتوان نظریه شهادت ناشی از مسمومیت پیامبر (ص) را تقویت نمود. با اینکه بسیاری، گمان میکنند که در طول عمر پیامبر اسلام (ص)، به ایشان سؤ قصد نشده، ولی باید دانست که ایشان در طی عمر مبارک خود بارها از نقشههای تروری که کفار برای ایشان کشیده بودند جان سالم بهدر بردند.
احادیثی در دسترس است که گویای شهادت پیامبر اسلام (ص) میباشند، برخی از آن احادیث به این شرحاند:
1- از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «هیچ پیامبر و وصی پیامبری نیست الّا اینکه به شهادت میرسد».
2- ابا صلت هروى از حضرت رضا (علیه السّلام) نقل كرد كه فرمود: «هیچ یک از ما نیست مگر اینكه كشته میگردد».
3- هشام بن محمّد از پدر خود نقل كرد كه حضرت امام حسن (علیه السّلام) پس از شهادت پدر خود امیر المؤمنین (علیه السّلام) در ضمن سخنرانى خود فرمود: «پیامبر اكرم به من خبر داده كه امامت در اختیار دوازده امام از اهل بیت اوست كه برگزیدهاند، هیچ كدام از ما نیست مگر اینكه یا مسموم میگردد و یا مقتول.»
دلایل بسیاری وجود دارد که رحلت پیامبر اکرم (ص) ناشی از خوراندن سم به آن حضرت بوده است. این دلایل و روایات، از تواتر معنوی برخوردارند؛ یعنی هرچند که الفاظ و توصیفات آنها کاملاً با یکدیگر مشابه نیستند، اما از مجموع آنها، میتوان موضوع مورد بحث را ثابت نمود. از جمله امام صادق (ع) میفرمایند: «چون پیامبر اسلام (ص)، ذراع (یا سر دست) گوسفند، را دوست میداشتند، یک زن یهودی با اطلاع از این موضوع، ایشان را با این بخش از گوسفند مسموم نمودند. در جای دیگری آن حضرت فرمودند: «پیامبر اکرم (ص) در جریان جنگ خیبر مسموم شده و هنگام رحلتشان بیان فرمودند که لقمهای که آن روز در خیبر تناول نمودم، اکنون اعضای بدنم را نابود نموده است و هیچ پیامبر و جانشین پیامبری نیست، مگر این که با شهادت از دنیا می رود».
علاوه بر روایات شیعه، روایات فراوانی در صحاح و دیگر کتب اهل سنت وجود دارد که همین موضوع را تأیید مینماید که به عنوان نمونه، به سه مورد آن اشاره مینماییم:
روایت اول: در معتبرترین کتاب اهل سنت، نقل شده که پیامبر (ص) در بیماری منجر به رحلتشان، خطاب به همسرشان عائشه فرمودند: «من همواره درد ناشی از غذای مسمومی را که در خیبر تناول نموده ام، در بدنم احساس می کردم و اکنون گویا وقت آن فرا رسیده که آن سم، مرا از پای درآورد».
روایت دوم: احمد بن حنبل در مسند خود، ماجرایی را بیان مینماید که طی آن، بانویی به نام ام مبشر که فرزندش به دلیل خوردن غذای مسموم در کنار پیامبر (ص)، به شهادت رسیده بود؛ در ایام بیماری ایشان به عیادتشان آمده و اظهار داشتند که من احتمال قوی می دهم که بیماری شما ناشی از همان غذای مسمومی باشد که فرزندم نیز به همین دلیل به شهادت رسید! پیامبر (ص) در پاسخ فرمودند: «من نیز دلیلی به غیر از مسمومیت، برای بیماری خویش نمیبینم و گویا نزدیک است که مرا از پای در آورد». مرحوم مجلسی نیز با نقل روایتی تقریبا مشابه با این روایت، بیان نموده که به همین دلیل است که مسلمانان اعتقاد دارند، علاوه بر فضیلت نبوت که به پیامبر (ص) هدیه شده، ایشان به فوز شهادت نیز نائل آمده اند.
روایت سوم: محمد بن سعد، از قدیمی ترین مورخان مسلمان ماجرای مسمومیت پیامبر اکرم (ص) را این گونه نقل مینماید: هنگامی که پیامبر (ص)، خیبر را فتح نموده و اوضاع به حالت عادی برگشت، زنی یهودی به نام زینب که برادر زاده مرحب بود که در جنگ خیبر کشته شد، از دیگران پرسش مینمود که پیامبر (ص) کدام بخش از گوسفند را بیشتر دوست میدارد؟ و پاسخ شنید که سر دست آن را؛ سپس آن زن، گوسفندی را ذبح کرده و تکه تکه نمود و بعد از مشورت با یهودیان در مورد انواع سم ها، سمی که تمام آنان معتقد بودند، کسی از آن جان سالم به در نمی برد را، انتخاب نموده و اعضای گوسفند و بیشتر از همه جا، سردست ها را مسموم نمود. هنگامی که آفتاب غروب نموده و پیامبر (ص) نماز مغرب را به جماعت اقامه فرموده و در حال برگشت بودند، آن زن یهودی را دیدند که همچنان نشسته است! پیامبر (ص) دلیل آن را پرسیدند و او جواب داد که هدیهای برایتان آوردم!، پیامبر (ص) با قبول هدیه، به همراه یارانش بر سر سفره نشسته و مشغول تناول غذا شدند. بعد از مدتی، پیامبر (ص) فرمودند: «دست نگه دارید! گویا این گوسفند مسموم است!»، مؤلف کتاب، سپس نتیجه میگیرد که شهادت پیامبر (ص) به همین دلیل بوده است.
بدین ترتیب، از مجموع روایات نقل شده در کتب شیعه و اهل سنت، می توان نظریه شهادت ناشی از مسمومیت پیامبر (ص) را تقویت نمود که در قریب به اتفاق این روایات، زمان مسمومیت ایشان، هم زمان با جنگ خیبر و توسط زنی یهودی بیان شده است.
طلاق عاطفی چیست؟
#طلاق عاطفی به #سردی #رابطه میان #زن و #شوهر گفته میشود.
در واقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر میشود به سردی تمامی روابطی که یک زوج میتوانند باگهم داشته باشند. مانند:
رابطه روحی،
جسمی و جنسی،
عاطفی،
و حتی گفتاری.
وجود این مشکل در یک رابطه باعث بیمهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده می شود.
زوجها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شدهاند و فقط برای هم حکم یک همخانه یا یک مصاحب که به او عادت کردهاند را دارند.
? این افراد با فاصلهای که از لحاظ روحی و جسمی با یکدیگر دارند خط قرمزهایی را برای همدیگر مشخص کردهاند و هرکدام در خلوت خود دیگری را متهم میکند.
درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر،
نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بیعلاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود همه و همه دست به دست هم میدهد تا یک #طلاق #عاطفی را در زندگی زوجها به وجود بیاورد.
هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست ولی میتوان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در کشور ما از #طلاق قانونی بیشتر است.
اینکه یک طلاق عاطفی به طلاق قانونی منجر بشود یا نه عمدتا بستگی به تابوها و حتی محدودیتهای زن و مرد دارد.
? برخی تصور می کنند همین که با هم همخانه باشند #برای #فرزندان کافی است و لذا به خاطر بچه ها یک عمر این گونه ادامه می دهند و در حقیقت خودشان و همه اعضای خانواده را رنج می دهند.
? برخی دیگر بعد از #ازدواج فرزندان، دست به طلاق می زنند
?برخی دیگر هم خیلی راحت در هرمرحله ای از زندگی که احساس سردی کنند زندگی #زناشویی را متلاشی می کنند.
? در هر حال در طلاق عاطفی مهم این است که زن و #مرد به عقب بازگشته و مشکلات ارتباطی را شناسایی و برای زنده کردن عشق میان شان، تلاش کنند.
در طی این مسیر حتما هم باید از کمک متخصصین مجرب استفاده نمود.
عوامل مؤثّر در تفاهم زن و شوهر

تفاهم زن و شوهر با ایمان باورهای مشترک:
زن و مرد، یک عمر شریک هم در زندگی هستند و اکثر اوقات را با هم میگذرانند. پس تحت تأثیر عقاید و افکار و اخلاق یکدیگر قرار خواهند گرفت. بدون تردید، مرد یا زن معتقد و دیندار و پایبند به اخلاق، نه تنها همسر خود را به دینداری، تقوا و پیشرفت تشویق میکند، بلکه میتواند فضای خانواده را به محیطی امن، با نشاط و دور از گناه یا درگیری و تنش، تبدیل کند.
تفاهم زن و شوهر و تحصیلات:
کسانی که از نظر تحصیلی تناسب داشته باشند، یکدیگر را بهتر درک میکنند و بیشتر قادر خواهند بود با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. هر چند تحصیلات به خودی خود نمیتواند عقل و درایت کافی در زندگی را تضمین کند، ولی به هر حال، نزدیک بودن تحصیلات زن و مرد، عامل مؤثری در تفاهم بین آن دو به حساب میاید، هر چند اندکی بالاتر بودن تحصیلات مرد، معمولاً مانعی برای تفاهم و درک متقابل، محسوب نمیشود.
تفاهم زن و شوهر با تناسب سن میان زن و مرد:
آن دو را از نظر نیازها و علایق به هم نزدیکتر میکند و بهتر میتوانند به نیازهای طبیعی یکدیگر پاسخ دهند و انتظاراتشان نیز تشابه بیشتری به هم دارد. (در مورد تناسب سنّی، معمولاً توصیه میشود که زن، حدود دو تا چهار سال از مرد کوچکتر باشد)
تفاهم زن و شوهر و تناسب تربیتی ـ فرهنگی دو خانواده:
بسیاری از عادات، سلوک، رفتار و اخلاق فرد در زندگی در بستر خانواده آموخته میشود. بنا بر این، تشابه در وضعیت تربیتی و فرهنگی خانواده دختر و پسر، از اهمیت برخوردار است و عدم تشابه و یا تضاد در شیوههای تربیتی در دو خانواده میتواند منشأ بسیاری از اختلافات و درگیریهای زن و مرد در زندگی باشد.
تفاهم زن و شوهر و تناسب طبیعی:
روانشناسان و مشاوران خانواده، معتقدند که زنان و مردانی که از جهت عواطف، حجم فعالیت و انرژی، زشتی و زیبایی، درونگرایی و برونگرایی، سردی و گرمی مزاج و… وضعیتی معمولی دارند، هیچ گونه مشکل یا مانع خاصّی برای ازدواج با یکدیگر ندارند؛ امّا ازدواج فرد پرانرژی یا بیشفعّال با فرد کمتحرّک و سنگین، برونگرا و اجتماعی با درونگرا و مُنزوی، زیبا با زشت، گرم مزاج (پرهیجان) با سرد مزاج و… مشکلات فراوانی (از جمله: بدبینی، غرور، تحقیر، دلزدگی، افسردگی و… را موجب میشود.
