نام واقعی حضرت رقیه چیست؟

رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است. گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین (ع) کمتر به چشم میخورد و به اذعان برخی منابع، احتمال این که ایشان همان فاطمه بنت الحسین (س) باشد، وجود دارد. در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (ع) دو اسم داشته اند و امکان تشابه اسمی نیز در فرزندان ایشان وجود دارد. دو خطاب از امام حسین (ع) در کربلا در مصادر شیعی آمده است که یکی از دختران حرم خود را با نام رقیه (ع) اینگونه صدا زده است: «یا اختاه یا ام کلثوم، و انت یا زینب و انت یا رقیه و انت یا فاطمه و انت یا رباب» و در خطاب دوم آمده است: « یا ام کلثوم و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام». اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین (ع) ذکر کردهاند اما علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری، سه دختر به نامهای سکینه فاطمه و زینب (ع) را برای آن حضرت برشمردهاند.
آیا امام حسین(ع) دختری به نام رقیه داشته اند؟
اثبات وجود حضرت رقیه (س)

بعضی از مورخین درباره وجود تاریخی حضرت رقیه(س) سعی در شبهه پراکنی دارند، اما نام حضرت رقیه (س) در میان فرزندان امام حسین (ع) در کتاب ها و متون قدیمی آورده شده که در یکی از منابع، سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی در کتاب خود به نام ینابیع الموّده، اینچنین میگوید: «و من کلام له عند وداعه مع اهله:اللهم انک شاهد علی هولاء القوم الملاعین انهم عمدوا ان لا یبقون من ذریه رسولک ثم نادی: یا ام کلثوم سلام الله علیها !ویا سکینه سلام الله علیها! ویارقیه سلام الله علیها! ویا زینب سلام الله علیها!یا اهل بیتی علیکن منی السلام»، این چنین متونی در منابع بسیار به چشم میخورد که در آن نام حضرت رقیه (س) وجود دارد و علاوه بر این، معجزات و کرامات فراوان این دختر 3 ساله امام حسین (ع)، دلیلی محکم بر اثبات وجود ایشان است که در پایان این مطلب، نمونه ای از این کرامات را بخوانید.
اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین (ع) در منابع شیعی آمده است که در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آورده شده است. در آن عصر به دلیل اندک بودن امکان نگارش و تعدد فرزندان امامان، و همچنین اختناق حکومت بنیامیه که سیره نویسان را در کنترل خود داشته اند، موجب شده که بسیاری از ماجراهای زندگی امامان در پشت پرده باقی بماند. گاهی نیز بر اثر هم نام بودن چند شخص در یک خاندان، موجبات اشتباه در تاریخ فراهم شده و همین مطلب امر را بر تاریخ نویسان اندک آن عصر، با امکانات محدودی که داشتند مشکل کرده است. گاهی بعضی دختران دو نام داشتهاند و به همین احتمال حضرت رقیه (س) را فاطمه صغری (س) میخواندند و شاید همین موضوع باعث غفلت از نام رقیه (س) شده باشد و ممکن است فاطمه (س) اسم اصلی و رقیه (س) لقب باشد.
مادر حضرت رقیه (س) کیست؟

مادر حضرت رقیه (س) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار میآید. بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است. بر اساس نوشتههای بعضی کتابهای تاریخی، نام مادر حضرت رقیه (س)، امّ اسحاق است که پیشتر همسر امام حسن مجتبی (ع) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (ع) به عقد امام حسین (ع) درآمده است. در رابطه با تاریخ ولادت ایشان در منابع مختلف، سخنی به میان نیامده است. نام مادر حضرت رقیه (س) در بعضی کتابها، ام جعفر قضاعیّه آمده است، ولی دلیل محکمی در اینباره وجود ندارد. هم چنین در کتاب معالی السبطین، مادر حضرت رقیه (س)، دختر یزدگرد سوم پادشاه ایرانی معرفی شده است که در حمله مسلمانان به ایران اسیر شده بود و به ازدواج امام حسین (س) درآمد.
داستان خوشبختی
شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی.پسرک، در حالیکه پاهای برهنهاش را روی برف جابهجا میکرد تا شاید سرمای برفهای کف پیادهرو کمتر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه میکرد.در نگاهش چیزی موج میزد، انگاری که با نگاهش ، نداشتههاش رو از خدا طلب میکرد، انگاری با چشمهاش آرزو میکرد.خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالیکه یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد - آهای، آقا پسر!پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق میزد وقتی آن خانم، کفشها را به او داد.پسرک با چشمهای خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:- شما خدا هستید؟- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!- آها، میدانستم که با خدا نسبتی دارید! خوشبخت ترین فرد کسی است که بیش از همه سعی کند دیگران را خوشبخت سازد
جعفرکذاب کیست؟

پاسخ: امام هادى (علیه السلام) پنچ فرزند داشت (چهار پسر ویک دختر)، به نامهاى امام حسن عسکرى (علیه السلام)، حسین، محمد، جعفر وعلیه، در میان این فرزندان امام، جعفر، انسانى بدکردار ودروغگو بود. به طورى که لقب (کذاب) را گرفت. وى که برادر امام حسن (علیه السلام) وعموى امام زمان (عجل الله فرجه) بود، ادعاى امامت داشت وپس از درگذشت امام هادى (علیه السلام) مى گفت: امام مسلمین من هستم نه برادرم؛ حتى پس از امام هادى (علیه السلام) نزد خلیفه وقت رفت وگفت: بیست هزار اشرفى براى تو مى فرستم واز شما خواهش مى کنم که فرمان دهى تا بر مسند امامت بنشینم، واین مقام را از برادرم سلب کنى!
واز آنجایى که امام عسکرى (علیه السلام) فرموده بود: (امام بعد از من کسى است که بر جنازه ام نماز بخواند). بعد از درگذشت آن حضرت، جعفر کذاب خواست بر پیکر برادر نماز بخواند، ناگهان پرده سفیدى که در حجره آویزان بود بلند شد، وکودکى نورانى پیدا شد، رداى جعفر را گرفت وفرمود: اى عمو! برو کنار، من سزاوارترم که بر جنازه پدرم نماز بخوانم. جعفر مانند نقش بر دیوار هیچ نتوانست بگوید وکنار رفت.
ابو الادیان گوید: چون حضرت عسکرى (علیه السلام) وفات کرد، کودکى بیرون آمد وبر جنازه وى نماز گذاشت، واو را به خاک سپردند، ما نشسته بودیم که عده اى از قم آمدند واحوال حضرت را پرسیدند، گفته شد: از دنیا رفت. پرسیدند: جانشین او کیست وبه چه کسى باید تسلیت بگوییم؟ مردم به جعفر کذاب اشاره کردند، آمدند سلام کردند وپس از تسلیت، مقام امامت او را تبریک گفتند واظهار نمودند که نامه ها واموالى با خود داریم، بگو نامه ها از کیست واموال چقدر است؟ جعفر برخاست وبا عصبانیت گفت: توقع دارید علم غیب داشته باشم؟! در این هنگام خادمى بیرون آمد وگفت: نامه هایى از فلان وفلان، وهمیانى محتوى یک هزار دینار که ده دینارش قلب است، همراه شماست، پس نامه واموال را به وى دادند وگفتند: آن کسى که این پیغام را به وسیله تو فرستاده امام است). (1)
جعفر کذاب در سه زمینه، فعالیت انحرافى داشت وبا امام مهدى (علیه السلام) در تضاد بود:
1- ادعاى امامت پس از برادرش امام حسن عسکرى (علیه السلام).
2- انکار وارث شرعى براى امام عسکرى (علیه السلام) واین ادعا که او وارث امامت است.
3- وقتى امام مهدى به او اعتراض کرد مأمون دولتى را از احتمال وجود او آگاه ساخت ودولت را وادار کرد تا براى تعقیب وبازرسى گسترده خانه او عمل کنند.
پی نوشته ها :
(18) کمال الدین وتمام النعمه، شیخ صدوق، ص 475.